
به گزارش پایگاه خبری خزرنگار و به نقل از گیل نگاه، سومین جلسه علنی دادگاه قتلهای زنجیرهای استان گیلان امروز پنجشنبه ۷ تیرماه در سالن شهید بهشتی دادگستری کل گیلان برگزار شد.
دادگاه با تأخیر ۱ ساعت و پنجاه دقیقه و درحالیکه خانواده اولیای دم و خبرنگاران از ساعت ۹ صبح در مکان حضور داشتند شروع به کارکرد. قاضی علت تأخیر را اینطور اعلام کرد که متهم را از زندان اعزام نکرده بودند. چون متهم اعلام کرده بود که در حال تنظیم متن دفاعیه خود است. همان متنی که در جلسه قبل چند بار اعلام کرد که به او کاغذ نداده اند تا آن را بنویسد.
اولین دستور سومین جلسه محاکمه قتلهای زنجیرهای استان گیلان در حضور اولیای دم استماع مدافعات اسماعیل یوسفی وکیل مدافع متهم اول (ف. ن ) بود. لایحه وکیل مدافع متهم توسط قاضی قرائت شد. در ادامه متهم لایحه دفاع خودش را به دادگاه ارائه داد و از قاضی خواست تا آن را قرائت کند.
متهم در مورد قتل (ف.م) توضیح داده بود: بعد از حادثه تصادف و زخمی شدنش او را سوار کردم. او گفت چیز مهمی اتفاق نیفتاده است. معلول بود و دلم سوخت. از من خواست او را به داروخانه و سپس به خانه ببرم. اما دیدم بعد از خوردن قرص در ماشین به خواب عمیقی فرورفت و بیدار نشد . وقتی فهمیدم مرده است او را بعد غسل در کف انبار خانه پدری با قرآنی در سینهاش دفن کردم.
او در ادامه در مورد دو قتلی که انجام آنها را پذیرفته بود در لایحه توضیح داد و علت هر دو قتل را فساد اخلاقی عنوان کرد.
متهم با پذیرفتن قتل (م.آ) آشنایی خودش را مقتول را به ۹ سال قبل از قتل دانست. او توضیح داد که قتل با همدستی همسرش در خودروی خودشان انجامشده است.
متهم ردیف اول مقتول را مشهور به فساد اخلاقی دانست و گفت: او ظاهراً در خانه مردم کار انجام میداده است اما صاحب یکخانه تیمی فساد بود. بعد از پیشنهاد به من برای رابطه غیراخلاقی فرصت را مناسب دیدم و نقشه قتل را کشیدم.
میخواستم در دل زنان فاسد اخلاقی ترس ایجاد کنم
او همچنین در مورد قتل( ل.د) نیز توضیح داد: او را بهواسطه آشناییاش با نامادری خودم میشناختم.
بعد از مشاجره این خانم با شوهرش او را سوار ماشین کردم باب دوستی باز شد. همیشه از شوهرش بد میگفت متوجه فساد اخلاقیاش شدم . به او گفتم از این کار دست بکشد به صورتم چنگ انداخت و سپس با چاقو او را کشتم و بدنش را مثله کردم. علت شقه نمودن جسدش نیز این بود تا در دل زنانی مثل او ترس ایجاد کنم.
ارتباطهایی که به قتل نرسید
( ف.ن) همچنین در مورد مقتول دیگر (م.ع) منکر قتل او شد و توضیح داد : که او را از سال ۹۳ میشناختم و راننده کلاس دخترش بودم. به من پیشنهاد دوستی داد رد کردم.مدتی باهم در ارتباط نبودیم تا اینکه در سال ۹۵ دوباره او را دیدم به دلیل اتفاقاتی که در زندگی من رخداده بود و دلپری ازایندست زنان داشتم باب دوستی را باز کردم. پیشنهاد صیغه داد قبول نکردم او با یک شخص دیگر هم ارتباط داشت که بار آخر من او را نزد مغازه همان شخص بردم و دیگر از او خبری نداشتم.
او همچنین منکر قتل ( ف.ر) شد و گفت: من فقط چند بار با او صحبت کرده و او را به جاده آستانه بردم که میخواست نزد شوهر صیغهای خودش برود نمیدانم چه اتفاقی برای او رخ داد.
بعد از لایحه دفاعی ( ف.ن) نماینده دادستان عمومی در دفاع از کیفرخواست صادره مطالب خودش را بیان کرد.
متهم از آزادی بیان برخوردار بود
دفاعیات متهمان و انکار پاسخ به ادعای متهم ایشان هیچ دلیلی برای اثبات دلیل خودشان ندارند.
نماینده دادستان بابیان اینکه متهم در تمامی زمان بررسی پرونده از آزادی بیان برخوردار بود گفت: چون دیواری کوتاهتری از نیروی انتظامی پیدا نکرده است اعترافات قبلی خودش را انکار میکند.
او ادامه داد: اگر قرار بر اجبار به پذیرفتن به قتل از سوی بازپرس بود چرا مورد چند پرونده قتل مشابه در همین بازه زمانی چنین اتفاقی رخ نداده است.
او میدانسته از گوشی و شماره موبایل متفاوت برای هر سوژه خود استفاده کند اما چند بار دچار اشتباه شد همین موضوع توسط کارشناسان شناساییشده است.
نماینده دادستان همچنین با استناد به صحبتهای دو نفر از خانمهایی که توانسته بودند از خودشان را دام این زن و شوهر رها کنند گفت: نقش همسر متهم در فریفتن زنان و جلب اعتمادشان قابلانکار نیست.
بعد از تنفس و اعلام شور از سوی دادگاه حجتالاسلام کاشانی قاضی پرونده بار دیگر اتهامات متهمین را به آنها تفهیم کرد.
مباشرت در قتل عمدی ۸ زن مسلمان، سرقت طلاجات مقتولان و جنایت بر ۶ میت با مثله کردن سه اتهام متهم اول (ف.ن) بود.
همچنین معاونت در قتل عمدی (م.آ)، فروش طلاجات و خودداری از کمک و مساعد به فردی که در معرض خطر بوده است بهعنوان اتهامات خانم (ل.گ) به او تفهیم شد.
انگیزه قتل فساد اخلاقی مقتولان بود
بعد از تفهیم دادگاه از آنها خواست تا آخرین دفاعیات خودشان را ارائه دهند. متهم اول با تکرار صحبت قبلی خود گفت: فقط انجام سه قتل را قبول دارم.انگیزه قتل هم سرقت طلا نبوده است. بلکه به دلیل فساد اخلاقی آنها بوده است. فقط جنایت بر میت یکی از مقتولان(ل.د) را قبول دارم .
او همچنین در مورد طلاجات همراه مقتولان گفت: طلاهای(ف.م) را با او دفن کردم. طلاهای دیگر مقتولان را بردم خانه بردم و همسرم برداشت.
همدست شوهرم نبودم
متهم بعدی ( ل.گ) همسر متهم اول نیز در آخرین دفاعیات خودش به دادگاه گفت: من هیچ موقع در جریان کار همسرم نبودم. در سال ۹۵ فقط یک مورد در خانه دیدم خانمی در حمام افتاده وقتی پرسیدم این خانم کی هست؟ شوهرم حمله کرد و گلوی منو گرفت و من را به اتاق انداخت و در را قفل کرد.
او هم اظهارات خودش نزد بازپرس را رد کرد و به تکرار اظهارات جلسه قبلی دادگاه پرداخت که تنها دو بار طلا فروخته است. بار دوم به دلیل تهدید شوهرش به قتل بچهاش بوده است.
بعد از صحبتهای متهمین ختم دادگاه توسط قاضی کاشانی اعلام شد. حکم متهمین در هفته آینده اعلام میشود.




ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 5 در انتظار بررسی : 5 انتشار یافته : 0